شما محصول روابط خود هستید: نظریه بین‌فردی سالیوان درباره شخصیت

آیا تا به حال احساس کرده‌اید که در جمع دوستانتان یک نفر هستید و در محیط کار فردی دیگر؟ نظریه بین‌فردی هری استک سالیوان معتقد است شخصیت، محصول روابط شما و تلاشی برای کاهش اضطراب در تعامل با دیگران است.

تصویری مفهومی از نظریه بین‌فردی سالیوان که نشان می‌دهد شخصیت یک فرد از طریق شبکه‌ای از روابط با دیگران شکل می‌گیرد.
“ از دیدگاه سالیوان، شخصیت یک «چیز» نیست که شما داشته باشید، بلکه یک «الگوی تکرارشونده» از موقعیت‌های بین‌فردی است که زندگی شما را می‌سازد. “

آیا تا به حال احساس کرده‌اید که در جمع دوستانتان یک نفر هستید، در محیط کار فردی دیگر، و در کنار خانواده‌تان شخصیتی کاملاً متفاوت دارید؟ این تجربه‌ی آشنا که گاهی آن را به «دورویی» یا «نقاب زدن» تعبیر می‌کنیم، از نگاه هری استک سالیوان، روان‌پزشک برجسته آمریکایی، نه یک نقص، بلکه اساس شکل‌گیری شخصیت ماست. او با یک ایده انقلابی، روان‌شناسی را از تمرکز صرف بر دنیای درونی فرد خارج کرد و اعلام کرد: «شخصیت، محصول روابط شماست.»

شخصیت چیست؟ خروج از غار ذهن

تا پیش از سالیوان، بسیاری از نظریات روان‌شناسی، شخصیت را جوهری ثابت و درونی می‌دانستند که از تعارض نیروهای ناهشیار در اعماق ذهن فرد سرچشمه می‌گیرد. اما سالیوان این نگاه را به چالش کشید. او معتقد بود که مطالعه‌ی انسان در انزوا، مانند مطالعه‌ی شنا بدون آب است؛ بی‌معنا و ناقص. از دیدگاه او، شخصیت یک «چیز» نیست که شما داشته باشید، بلکه یک «الگوی تکرارشونده» از موقعیت‌های بین‌فردی است که زندگی شما را می‌سازد. به عبارت دیگر، شخصیت شما در فضای «بین» شما و دیگران وجود دارد، نه فقط «درون» شما.

این نظریه بین‌فردی۱، توضیح می‌دهد که چرا ما دائماً در حال تغییر و تحول هستیم. شخصیت ما در هر تعامل، از ارتباط با یک نوزاد گرفته تا یک جلسه کاری مهم، بازسازی و ابراز می‌شود. بنابراین، اگر احساس می‌کنید نسخه‌های متفاوتی از خودتان دارید، این نشانه سردرگمی نیست؛ بلکه گواهی بر ماهیت عمیقاً اجتماعی و رابطه‌مند وجود ماست.

موتور محرک روابط: اضطراب و نیاز به امنیت

اگر شخصیت ما در روابط شکل می‌گیرد، چه نیرویی این روابط را هدایت می‌کند؟ پاسخ سالیوان یک کلمه است: اضطراب۲. او اضطراب را تجربه‌ای عمیقاً ناخوشایند و ویرانگر می‌دانست که ریشه در ناامنی‌های بین‌فردی دارد. این حس اولین بار در رابطه نوزاد با مراقبش تجربه می‌شود؛ وقتی نوزاد اضطراب مادر را حس می‌کند، خودش نیز مضطرب می‌شود. این اضطراب، برخلاف ترس که یک منبع مشخص دارد (مثلاً ترس از یک حیوان)، مبهم، فراگیر و مسری است.

به گفته سالیوان، تمام زندگی ما تلاشی است برای برآورده کردن دو نیاز اساسی: نیاز به ارضا (نیازهای بیولوژیک مثل غذا و خواب) و نیاز به امنیت (احساس تعلق، پذیرفته شدن و ارزشمندی در نگاه دیگران). بیشتر رفتارهای پیچیده انسانی، از جاه‌طلبی و عشق گرفته تا حسادت و فداکاری، در خدمت به دست آوردن امنیت و دوری از اضطراب بین‌فردی است. ما یاد می‌گیریم چگونه رفتار کنیم تا تأیید دیگران را جلب کرده و از عدم تأیید آن‌ها که مولد اضطراب است، پرهیز کنیم.

فردی که در یک جمع احساس اضطراب و عدم تعلق می‌کند، نمادی از اضطراب بین‌فردی.
اضطراب بین‌فردی، نیروی قدرتمندی است که بسیاری از الگوهای رفتاری ما را در موقعیت‌های اجتماعی شکل می‌دهد.

«خود-سیستم»: نگهبان امنیت یا زندانبان شخصیت؟

برای مدیریت این اضطراب طاقت‌فرسا، ما از کودکی سیستمی دفاعی به نام خود-سیستم۳ (Self-System) را پرورش می‌دهیم. این سیستم مجموعه‌ای از تجربیات ما در روابط است که به ما می‌آموزد کدام رفتارها باعث تأیید (و کاهش اضطراب) و کدام‌ها باعث عدم تأیید (و افزایش اضطراب) می‌شوند. خود-سیستم مانند یک نگهبان عمل می‌کند و اجازه نمی‌دهد اطلاعاتی که با تصویر پذیرفته‌شده‌ی ما از خودمان در تضاد است، به آگاهی ما راه یابد.

این سیستم برای بقای روانی ما ضروری است، اما بهایی نیز دارد. خود-سیستم می‌تواند آن‌قدر سخت‌گیر شود که مانع از تجربه کردن جنبه‌های جدیدی از خودمان و دیگران شود. ما در پیله‌ی امنی که برای خود ساخته‌ایم باقی می‌مانیم و از هرگونه تغییری که این امنیت را به خطر بیندازد، دوری می‌کنیم. به همین دلیل است که تغییر الگوهای شخصیتی قدیمی، حتی اگر بدانیم مضر هستند، بسیار دشوار است؛ زیرا این الگوها به ما احساس امنیت می‌دهند.

بخش‌های سه‌گانه خود

خود-سیستم از سه بخش اصلی تشکیل شده است که بر اساس بازخوردهای دیگران شکل می‌گیرند:

  • «منِ خوب» (Good-Me): جنبه‌هایی از شخصیت ما که مورد تأیید و محبت دیگران قرار گرفته‌اند و با احساس امنیت همراه هستند.
  • «منِ بد» (Bad-Me): بخش‌هایی که با عدم تأیید و اضطراب خفیف تا متوسط همراه بوده‌اند. ما از این بخش‌ها آگاهیم اما سعی در پنهان کردنشان داریم.
  • «نه-من» (Not-Me): تجربیاتی که آن‌قدر اضطراب‌آور بوده‌اند که کاملاً از آگاهی ما طرد شده‌اند. این بخش شامل احساسات، افکار و خاطراتی است که آن‌ها را «کاملاً بیگانه» با خود می‌دانیم و اغلب در شرایط بسیار استرس‌زا یا در رؤیاها ظاهر می‌شوند.

چرا ما چند چهره داریم؟ پدیده «شخصیت‌انگاری»

یکی از مفاهیم جذاب سالیوان، شخصیت‌انگاری۴ (Personification) است. این‌ها تصاویری ذهنی هستند که ما از خودمان و دیگران می‌سازیم. این تصاویر لزوماً با واقعیت منطبق نیستند، بلکه ترکیبی از تجربیات واقعی، نیازها و اضطراب‌های ما هستند. برای مثال، کودکی که مادری مهربان دارد، «شخصیت‌انگاری مادر خوب» را در ذهن خود شکل می‌دهد. این تصاویر ذهنی، رفتار ما را در روابط هدایت می‌کنند.

ما شخصیت‌انگاری‌های متعددی از خودمان نیز داریم: «من در محل کار»، «من در رابطه عاطفی»، «من به عنوان یک فرزند». این نسخه‌های مختلف، همان چهره‌های متفاوتی هستند که در موقعیت‌های گوناگون به نمایش می‌گذاریم. این پدیده نشان می‌دهد که «خودِ» واحد و یکپارچه‌ای وجود ندارد. بلکه ما مجموعه‌ای از «خودهای رابطه‌مند» هستیم که هر کدام در تعامل با فردی خاص فعال می‌شوند. درک این موضوع می‌تواند به ما کمک کند تا با خود و دیگران مهربان‌تر باشیم و بپذیریم که پیچیدگی و چندگانگی، بخشی طبیعی از انسان بودن است.

ماسک‌های مختلف که یک فرد در دست دارد، نشان‌دهنده نسخه‌های متفاوت شخصیت در روابط گوناگون.
نظریه سالیوان به ما می‌آموزد که داشتن «نسخه‌های متفاوت» از خود در روابط مختلف، تلاشی طبیعی برای حفظ امنیت و پیوند است.

جمع‌بندی

نظریه بین‌فردی هری استک سالیوان یک دیدگاه انسانی و قدرتمند به ما هدیه می‌دهد: ما در انزوا تعریف نمی‌شویم. شخصیت ما در زمین بازی روابط، در تلاش برای کسب امنیت و دوری از اضطراب، ساخته و پرداخته می‌شود. این نگاه به ما یادآوری می‌کند که برای درک خود، باید به روابطمان نگاه کنیم؛ به الگوهای تکراری، به اضطراب‌هایی که تجربه می‌کنیم و به نسخه‌های مختلفی از خود که در آینه نگاه دیگران می‌بینیم.

پذیرش این ایده که ما محصول روابط خود هستیم، گامی بزرگ به سوی شفقت به خود و دیگران است. این درک به ما اجازه می‌دهد تا از قضاوت‌های سخت‌گیرانه درباره «شخصیت ثابت» خود دست برداریم و در عوض، بر بهبود کیفیت روابطمان تمرکز کنیم. زیرا با تغییر روابط، ما نیز تغییر می‌کنیم.

دعوت به مشاوره و خودشناسی: وقتی در روابط تکراری گیر افتاده‌اید

اگر احساس می‌کنید الگوهای مشابهی از تعارض، سوءتفاهم یا اضطراب را در روابط مختلف خود تجربه می‌کنید و از این تکرار خسته شده‌اید، تنها نیستید. کاوش در الگوهای بین‌فردی می‌تواند اولین قدم برای ایجاد تغییرات معنادار باشد. متخصصان کلینیک تسکین روان می‌توانند به شما کمک کنند تا این الگوها را شناسایی کرده و راه‌های جدیدی برای ارتباط امن‌تر و سالم‌تر پیدا کنید.

تماس با تسکین روان برای رزرو وقت مشاوره

با تماس شما، تیم پذیرش ما شما را برای انتخاب مناسب‌ترین درمانگر و مسیر درمانی راهنمایی خواهد کرد.

دعوت به تعامل: شما در کدام روابط خود را بیشتر «خودتان» حس می‌کنید؟

تجربه شما از نسخه‌های متفاوت خود چیست؟ آیا رابطه‌ای وجود دارد که در آن احساس می‌کنید می‌توانید بدون ترس از قضاوت، خود واقعی‌تان باشید؟ تجربیات و نظرات خود را در بخش دیدگاه‌ها با ما و دیگر خوانندگان به اشتراک بگذارید. به اشتراک گذاشتن این مقاله با کسانی که به مباحث روان‌شناسی علاقه دارند، می‌تواند به گسترش این گفت‌وگو کمک کند.

سوالات متداول

نظریه بین‌فردی سالیوان چه تفاوتی با نظریات کلاسیک فروید دارد؟

برخلاف فروید که بر سائق‌های درونی و تعارض‌های ناهشیار فردی تأکید داشت، سالیوان معتقد بود شخصیت اساساً در بستر روابط بین‌فردی شکل می‌گیرد و محصول تعاملات ما با دیگران است. او تمرکز را از درون ذهن به فضای بین افراد منتقل کرد.

چرا در برابر افراد مختلف، شخصیت‌های متفاوتی از خود نشان می‌دهیم؟

از دیدگاه سالیوان، این پدیده طبیعی و حاصل تلاش ما برای کاهش اضطراب و حفظ امنیت در هر رابطه است. شخصیت ما یک الگوی ثابت نیست، بلکه مجموعه‌ای از استراتژی‌های تعاملی است که بسته به فرد مقابل و موقعیت، تغییر می‌کند تا بهترین نتیجه (امنیت) را به دست آورد.

اضطراب از دیدگاه سالیوان چه نقشی در شخصیت دارد؟

سالیوان اضطراب را یک نیروی بسیار قدرتمند و مرکزی در شکل‌گیری شخصیت می‌دانست. این اضطراب از ناامنی در روابط سرچشمه می‌گیرد و ما بیشتر الگوهای رفتاری خود را برای دوری از این حس ناخوشایند شکل می‌دههیم. بنابراین، بسیاری از ویژگی‌های شخصیتی ما، دفاع‌هایی در برابر اضطراب بین‌فردی هستند.

واژه‌نامه

  1. نظریه بین‌فردی (Interpersonal Theory): رویکردی در روان‌شناسی که توسط هری استک سالیوان توسعه یافت و معتقد است شخصیت و اختلالات روانی را باید در بستر روابط اجتماعی و تعاملات فرد با دیگران درک کرد، نه به عنوان پدیده‌ای صرفاً درونی.
  2. اضطراب (Anxiety): از دیدگاه سالیوان، یک تجربه هیجانی بسیار ناخوشایند و مبهم که منشأ آن ناامنی در روابط بین‌فردی است و از طریق همدلی از مراقب به نوزاد منتقل می‌شود. این نیرو، محرک اصلی شکل‌گیری بسیاری از الگوهای شخصیتی است.
  3. خود-سیستم (Self-System): یک الگوی رفتاری سازمان‌یافته و پایدار که فرد برای محافظت از خود در برابر اضطراب بین‌فردی ایجاد می‌کند. این سیستم با تأیید رفتارهای «خوب» و سرکوب رفتارهای «بد»، به حفظ امنیت روانی کمک می‌کند.
  4. شخصیت‌انگاری (Personification): تصاویر ذهنی که فرد از خودش و دیگران در طول زندگی می‌سازد. این تصاویر که از تجربیات و نیازهای فرد نشأت می‌گیرند، ممکن است دقیق نباشند اما بر نحوه تعامل او با دیگران تأثیر عمیقی می‌گذارند.

منابع

  1. Evans, F. B. (1996). Harry Stack Sullivan: Interpersonal Theory and Psychotherapy. Routledge. این کتاب یک مرور جامع و کلاسیک بر نظریات و رویکرد درمانی سالیوان ارائه می‌دهد.
  2. Sullivan, H. S. (1953). The Interpersonal Theory of Psychiatry. W. W. Norton & Company. این اثر اصلی خود سالیوان است که در آن مبانی نظریه خود را به‌طور کامل تشریح می‌کند.
  3. American Psychological Association. (n.d.). APA Dictionary of Psychology. مدخل‌های مرتبط با "interpersonal theory" و "Harry Stack Sullivan".

این مطلب جایگزین تشخیص یا درمان حرفه‌ای نیست.

برای تصمیم‌های پزشکی با متخصص مشورت کنید.

درباره نویسنده
سایت تسکین روان

سایت تسکین روان

در تسکین روان گروهی از روان‌شناسان و مشاوران حرفه‌ای فعالیت می‌کنند که هدفشان افزایش آگاهی و ارائه راهکارهای کاربردی در حوزه سلامت روان است. ما هر روز تلاش می‌کنیم مسیر رسیدن به آرامش درونی را روشن‌تر کنیم.

0 نظر

    هنوز نظری ثبت نشده است. اولین نفر باشید!

ارسال نظر